شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید محمد جواد معانی-فرزند محمدرضا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمدجواد معاني-فرزند محمدرضا »
بسم رب شهداء و الصدیقین این حقیر وصیتنامه خود را بانام الله و با سلام به پیشگاه امام زمان (عج) و نائب برحقش، خمینی کبیر، شهدا، مفقودین، امت حزبالله، خانواده و بستگانم آغاز میکنم. من در حدی نیستم که بتوانم در مقابل پیروان مکتب توحید و ولایتفقیه سخنی بگویم. ولی بنا به وظیفه شرعی که بر عهدهدارم، چند نکته خدمت شما سروران عرض میکنم. برادران و خواهران محترم، سعی کنید بیشازپیش باخدا، اسلام، پیامبر اسلام و ائمه معصومین (ع) آشنا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمدجواد معاني-فرزند محمدرضا »
بسم رب شهداء و الصدیقین این حقیر وصیتنامه خود را بانام الله و با سلام به پیشگاه امام زمان (عج) و نائب برحقش، خمینی کبیر، شهدا، مفقودین، امت حزبالله، خانواده و بستگانم آغاز میکنم. من در حدی نیستم که بتوانم در مقابل پیروان مکتب توحید و ولایتفقیه سخنی بگویم. ولی بنا به وظیفه شرعی که بر عهدهدارم، چند نکته خدمت شما سروران عرض میکنم. برادران و خواهران محترم، سعی کنید بیشازپیش باخدا، اسلام، پیامبر اسلام و ائمه معصومین (ع) آشنا...
بیاد شهید محمد علی سروری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ازجهاد مردمی نعش شهیدی میرسد سروری آمدکهآرد مژده وصل حسیـن رسد از جبهه ها اینک شهیدی امیدش وصل دیدارحسین بود ز موج انفجار افتاده از پا بدی رزمندگان را یار و یاور عزیزان سروری قربان دین شد ز صنف کامیونداران نی ریز در آن ساعت که مرگش شد برابر توکل با شهیــدان بـــسته پیمـــانبهر فتح کربلا بوی امیدی می رسد آری آری بـهر ما ازنوامیدی می رسد که در دل بوده است او را امیدی رضای خاطر پیر...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ازجهاد مردمی نعش شهیدی میرسد سروری آمدکهآرد مژده وصل حسیـن رسد از جبهه ها اینک شهیدی امیدش وصل دیدارحسین بود ز موج انفجار افتاده از پا بدی رزمندگان را یار و یاور عزیزان سروری قربان دین شد ز صنف کامیونداران نی ریز در آن ساعت که مرگش شد برابر توکل با شهیــدان بـــسته پیمـــانبهر فتح کربلا بوی امیدی می رسد آری آری بـهر ما ازنوامیدی می رسد که در دل بوده است او را امیدی رضای خاطر پیر...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید اسکندر غلام زاده حقیقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاهکه کنار طاقچه اتاق میایستم و رُخ همچو ماه ترا در پشت قاب عکس به تماشا مینشینم، ناگاه دلم میشکند و قطرههای اشک فرصت تماشا را از من میگیرد. در میان موج اشک، شانزدهم اسفند سال ۱۳۴۵ را میبینم که در شهرستان آبادان از راه رسیدی و جمع ما را منور به نور سیمای خود کردی. به یاد میآورم که از همان اوان کودکی تو را با آداب نورانی اسلام و قرآن و محبت به اهلبیت (ع) آشنا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاهکه کنار طاقچه اتاق میایستم و رُخ همچو ماه ترا در پشت قاب عکس به تماشا مینشینم، ناگاه دلم میشکند و قطرههای اشک فرصت تماشا را از من میگیرد. در میان موج اشک، شانزدهم اسفند سال ۱۳۴۵ را میبینم که در شهرستان آبادان از راه رسیدی و جمع ما را منور به نور سیمای خود کردی. به یاد میآورم که از همان اوان کودکی تو را با آداب نورانی اسلام و قرآن و محبت به اهلبیت (ع) آشنا...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد رضا زارع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
زندگی ساده و بیریای محمدرضا حکایت از طهارت روح و پاکی طینت وی داشت و دستهای پینهبسته او نشان از همت و مردانگی. او سال ۱۳۴۶ در روستای حسینآباد نیریز، میان خانوادهای مذهبی و زحمتکش به دنیا آمد و دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت. از همان دوران کودکی حیایی مقدس از سیمایش پدیدار بود و رفتارهای او نشان از آرامش، نجابت و ادب وی داشت. در یککلام باید گفت، انسانی دوستداشتنی و متواضع...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
زندگی ساده و بیریای محمدرضا حکایت از طهارت روح و پاکی طینت وی داشت و دستهای پینهبسته او نشان از همت و مردانگی. او سال ۱۳۴۶ در روستای حسینآباد نیریز، میان خانوادهای مذهبی و زحمتکش به دنیا آمد و دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت. از همان دوران کودکی حیایی مقدس از سیمایش پدیدار بود و رفتارهای او نشان از آرامش، نجابت و ادب وی داشت. در یککلام باید گفت، انسانی دوستداشتنی و متواضع...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید محمد کاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد کاري »
بسمالله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ۱ همانا بازگشت هرکس بهسوی اوست. من بهعنوان یک فرد مسلمان و بهحکم وظیفه شرعی و الهی که داشتم، قدم در این راه نهادم. خداوند بزرگ را شکر میکنم که چنین سعادتی را نصیب من کرد، چنین رهبری را در جلوی راهم قرارداد، ذرهای نور ایمان را در من روشن نمود؛ تا خود و خدای خود را بشناسم. اکنونکه در میان شما نیستم و خداوند لیاقت شهادت را نصیب من کرده...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد کاري »
بسمالله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ۱ همانا بازگشت هرکس بهسوی اوست. من بهعنوان یک فرد مسلمان و بهحکم وظیفه شرعی و الهی که داشتم، قدم در این راه نهادم. خداوند بزرگ را شکر میکنم که چنین سعادتی را نصیب من کرد، چنین رهبری را در جلوی راهم قرارداد، ذرهای نور ایمان را در من روشن نمود؛ تا خود و خدای خود را بشناسم. اکنونکه در میان شما نیستم و خداوند لیاقت شهادت را نصیب من کرده...
زندگینامه جانباز کهزاد میرشکاری
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
کهزاد میرشکاری در تاریخ 10/8/1341 در روستای قلعه عجم واقع در بخش آباده طشک از توابع شهرستان نیریز در خانوادهای مؤمن و متدین دیده به جهان گشود. در سن 7 سالگی وارد دبستان ابتدایی روستای سرچهان گردید. پس از اتمام دوران ابتدایی تصمیم گرفت به همراه پدر در تأمین امرار معاش خانواده کمک نماید، بنابراین مشغول به دامپروری و کشاورزی گردید. در تاریخ 5/12/1364 عازم جبهه فاو شد. پس از 3 ماه خدمت به منزل مراجعت نموده و...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
کهزاد میرشکاری در تاریخ 10/8/1341 در روستای قلعه عجم واقع در بخش آباده طشک از توابع شهرستان نیریز در خانوادهای مؤمن و متدین دیده به جهان گشود. در سن 7 سالگی وارد دبستان ابتدایی روستای سرچهان گردید. پس از اتمام دوران ابتدایی تصمیم گرفت به همراه پدر در تأمین امرار معاش خانواده کمک نماید، بنابراین مشغول به دامپروری و کشاورزی گردید. در تاریخ 5/12/1364 عازم جبهه فاو شد. پس از 3 ماه خدمت به منزل مراجعت نموده و...
بیاد شهید محمد روستا (شرح حال مادر شهید
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
ای محمد ای گل زیبا ی من نـازنین باوفایم رود رود ای خـدا سرو روانم می رود سرو قدت از چه در خاک اوفتاد ای خوش آنروزی که بودی یاورم چشم بر راهم که تو آیی ز در روز عید فطر بودم منتظر ای امید مادر دلخسته ات ای محمد ای گل خوشبوی من با یتیمی من تورا پرورده ام نیست بابایت به بیند شادیت جامه شادی برایت دوختم میروی اکنون سوی بابای خویش رفتنت از نزد مـا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
ای محمد ای گل زیبا ی من نـازنین باوفایم رود رود ای خـدا سرو روانم می رود سرو قدت از چه در خاک اوفتاد ای خوش آنروزی که بودی یاورم چشم بر راهم که تو آیی ز در روز عید فطر بودم منتظر ای امید مادر دلخسته ات ای محمد ای گل خوشبوی من با یتیمی من تورا پرورده ام نیست بابایت به بیند شادیت جامه شادی برایت دوختم میروی اکنون سوی بابای خویش رفتنت از نزد مـا...
به یاد شهیدان علی اصغر تمنادار و محمد جواد همتائی و حسین مهربان و علی اکبر احمدزاده و ذبیح الله حقیقی و علی مروی و عباس مرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
لالههای آتشین جانفدا در راه دین ذکرشان با ما چنین ما به فرمان امام جان شیرین داده ایم (2) میرسد از لاله ها عاشقان با صفا این پیام دلربا بهر قرآن و نظام ما به فرمان امام جان شیرین دادهایم جان شیرین دادهایم(2) لاله های آتشین پاک و ناب و بی قرین در صداقت برترین با وفا در راه دین بر زبانشان این کلام ما به فرمان امام جان شیرین دادهایم (2) این عزیزان جهان نرّه شیران جوان اکبران این زمان سرفراز از امتحان در نثار این...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
لالههای آتشین جانفدا در راه دین ذکرشان با ما چنین ما به فرمان امام جان شیرین داده ایم (2) میرسد از لاله ها عاشقان با صفا این پیام دلربا بهر قرآن و نظام ما به فرمان امام جان شیرین دادهایم جان شیرین دادهایم(2) لاله های آتشین پاک و ناب و بی قرین در صداقت برترین با وفا در راه دین بر زبانشان این کلام ما به فرمان امام جان شیرین دادهایم (2) این عزیزان جهان نرّه شیران جوان اکبران این زمان سرفراز از امتحان در نثار این...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد حسین لاله
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سال ۱۳۴۴، کودکی در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی به دنیا آمد که چون یاس سپید، پاک و بیآلایش بود و چهره او نشان از مهربانی داشت. لبهای سرخفامش گلبرگهای سرخ شقایق را میماند که حکایت از شور شهادت و عشق به سالار شهیدان میکرد. پدرش که از علاقهمندان و دوستداران اهلبیت عصمت و طهارت (ع) بود، کودک نورسیده را در آغوش کشید و با زمزمه خوش اذان و اقامه در گوشهای کوچک، ولی شنوای وی،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سال ۱۳۴۴، کودکی در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی به دنیا آمد که چون یاس سپید، پاک و بیآلایش بود و چهره او نشان از مهربانی داشت. لبهای سرخفامش گلبرگهای سرخ شقایق را میماند که حکایت از شور شهادت و عشق به سالار شهیدان میکرد. پدرش که از علاقهمندان و دوستداران اهلبیت عصمت و طهارت (ع) بود، کودک نورسیده را در آغوش کشید و با زمزمه خوش اذان و اقامه در گوشهای کوچک، ولی شنوای وی،...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمد قاسم عنبری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
غلامحسین ۱۳۴۷/۱/۴ در روستای مشکان نیریز چون شمیم گلهای بهاری فضای خانه را معطر ساخت و لبخند شادی را به لبهای مادر نشاند. از همان کودکی به کار و فعالیت در کنار پدرش مشغول شد و آداب زندگی را فراگرفت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جهت گذراندن خدمت سربازی، به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در تاریخ ۱۳۶۵/۱/۲۳ به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد. غلامحسین، انسانی مهربان، دلسوز و متواضع بود و در کنار کارهای روزانه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
غلامحسین ۱۳۴۷/۱/۴ در روستای مشکان نیریز چون شمیم گلهای بهاری فضای خانه را معطر ساخت و لبخند شادی را به لبهای مادر نشاند. از همان کودکی به کار و فعالیت در کنار پدرش مشغول شد و آداب زندگی را فراگرفت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جهت گذراندن خدمت سربازی، به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در تاریخ ۱۳۶۵/۱/۲۳ به جبهههای نبرد حق علیه باطل اعزام شد. غلامحسین، انسانی مهربان، دلسوز و متواضع بود و در کنار کارهای روزانه...